دروغپردازی ماهمنیر؛ مادر کیان پیرفلک پیگرد قضایی و حقوقی دارد
تاریخ انتشار: ۲۴ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۹۷۸۲۹۶
دود آشفتگی رفتاری و دروغپردازیهای "ماهمنیر مولائیراد؛ مادر کیان پیرفلک" به چشم همه شهروندان خواهد رفت که یک نمونه آن شهادت مظلومانه "محمد قنبری" بود؛ لذا بسیار بدیهیست که برابر رفتار غیرمسئولانه و اصرار به آن، واکنش مناسب حقوقی و قضایی اعمال شود. - اخبار اجتماعی -
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، کیان پیرفلک، نام کودک ایذهای است که آبان ماه 401 و در حوادث تروریستی میانه اغتشاشات در یک حمله تروریستی در شهرستان ایذه استان خورستان جان خود را از دست داد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مرگ این کودک موجی از غلیان احساسات را در کشور بهراه انداخت؛ اما مادر او با نام ماهمنیر (زینب) مولائیراد، تلاشی مذموم در تغییر هویت قاتل انجام داد و بهدلایلی غیرمنطقی و فاقد مبنا، سعی کرد جمهوری اسلامی را مسبب فوت فرزند خود معرفی کند.
دستگاه قضایی و نیروهای امنیتی اما بهدور از هیجانات و جوسازیهایی که رسانههای تروریستی و معاند فارسیزبان از اروپا و آمریکا بر آتش آن میدمیدند، پرونده را پیگیری کردند و در نهایت، 4 متهمی که آن واقعه تروریستی و عامل شهادت 7 تن از جمله کیان پیرفلک بودند، شناسایی و دستگیری کردند.
در جریان عملیات بازداشت این 4 متهم که با مقاومت مسلحانه آنها همراه بود، دو نفر از تروریستها کشته شدند و دو تن دیگر از جمله عباس کورکوری معروف به "مجاهد کورکور" دستگیر شدند. تحقیقات مقدماتی از این متهمان انجام شد و مجاهد کورکور به عنوان عامل اصلی حادثه تروریستی 25 آبان شهرستان ایذه به جرم خود اقرار کرد.
"فراخوان خونین"؛ روایت جدید حادثه تروریستی ایذه و شهادت کیان پیرفلکدر نهایت طبق کیفرخواست صادره، عباس کورکوری به محاربه از طریق کشیدن سلاح به قصد جان مردم و ارعاب و افساد فیالارض از طریق ارتکاب جنایت به وسیله تیراندازی با سلاح جنگی، اخلال در نظم عمومی و ایراد خسارت عمده به تمامیت جسمانی منتج به جان باختن هفت نفر از جمله کیان پیرفلک، ایراد خسارت عمده به اموال عمومی و خصوصی، تشکیل گروه باغی و عضویت در آن از طریق قیام مسلحانه علیه نظام، متهم شد.
اما رفتار ماهمنیر مولائیراد همراهی با روند قانونی و قضایی با این پرونده نبود و بدون دلیل و مدرک از پذیرفتن عباس کورکوری (مجاهد کورکور) به عنوان قاتل فرزند خود سرباز زد و از تاریخ درگذشت فرزندش تا کنون، به دلایل واهی نیروهای امنیتی و انتظامی کشور را مسئول کشته شدن پسرش عنوان میکند.
ماهمنیر مولائیراد حتی پس از آنکه دادگاه مجاهد کورکور برگزار شد، به همراه همسرش میثم پیرفلک با حضور در دفتر اسناد رسمی اعلام کرد که نسبت به این متهم ـ که دادگاه جرم او را محرز دانسته بود ـ شکایتی ندارند و او را قاتل فرزند خویش نمیشناسند.
نوع رفتار ماهمنیر مولائیراد در شبکههای اجتماعی و فضای مجازی، موجی از حس نفرت را در برخی از نزدیکان وی برانگیخت تا اینکه دو روز قبل در سالروز تولد کیان پیرفلک و در جریان مراسم جشن تولدی که خانواده پیرفلک به یاد این کودک قربانی برگزار کرده بودند، پویا مولائیراد، پسرعموی ماهمنیر یک حمله تروریستی را انجام داد و با خودروی شخصی ضمن زیر گرفتن نیروهای انتظامی که با هدف ایجاد نظم و امنیت در محل حضور داشتند، "سروان محمد قنبری" نیروی خدوم پلیس را به شهادت رساند، یک سرباز وظیفه را مصدوم و مجروح کرد و خود نیز در تیراندازی انجام شده برای پایان دادن به این عملیات، کشته شد.
شاید شهید قنبری و پویا مولائیراد تنها کسانی باشند که به دلیل نفرتپراکنی ماهمنیر مولائیراد جان خود را از دست دادهاند، اما بدون شک قربانیان این اقدامات شوم ماهمنیر فراتر از آنهاست؛ از جمله فامیل، خانواده و فرزندان شهید قنبری و اطرافیان و بستگان پویا مولائیراد که عمر باقیمانده را باید در فراق عزیزان خود سپری کنند.
با این حال جمهوری اسلامی تاکنون نسبت به مادر یک قربانی حادثه تروریستی ـ که بدون شک در جبهه دشمن طراحی و برنامهریزی شده است ـ با سعه صدر و رأفت اسلامی برخورد کرده است؛ اما دایره این چشمپوشی از خطاها تا کجاست؟
رمزگشایی از یک جنایت در حاشیه تولد کیان پیرفلک؛ دستپاچگی ضدانقلاب در روایت با قلب واقعیتبرای بررسی بیشتر این موضوع با ابوالقاسم خدادی؛ حقوقدان و استاد دانشگاه گفتوگو کردیم؛ خدادی درباره این موضوع به تسنیم گفت: امروزه و در نظامهای مختلف عدالت کیفری دنیا، احترام به ساز و کارهای دادگستری یک ضرورت بهشمار میآید و بیتوجهی به آن و اقدام علیه آن با مسئولیت حقوقی مواجه میشود.
وی ادامه میدهد: در این راستا، دستکم در نظامهای حقوقی، دو طیف از جرایم وجود دارد که با هرگونه ایجاد اختلال در فرایندهای قانونی دادرسی مقابله میکند. یک دسته از این جرایم داخل در عنوان جرایم علیه نظام عدالت قضایی قرار میگیرد و به دستهای از جرایم اطلاق میشود که موجب مختل شدن جریان عدالت و دادرسی عادلانه مانند شهادت کذب، مساعدت در خلاصی مجرم از تعقیب و محاکمه و... میشود.
این حقوقدان تصریح کرد: دسته دوم، جرایمی که مانع ترغیب افراد به انتقام خصوصی و شکلگیری دادگستری خصوصی میشود؛ برای نمونه قانونگذار در ماده 420 قانون مجازات اسلامی با وجود آنکه اولیای دم حق قصاص دارند اما اقدام خودسرانه اولیای دم در انتقامجویی و خارج از ساز و کارهای دادگستری را با مجازات تعزیری مواجه میکند.
خدادی متذکر شد: با این توضیحات به نظر میرسد طی چند ماه اخیر، رفتارهای مادر کیان پیرفلک در برابر نظام عدالت قضایی و اثرگذار بر روی اندیشه دادگستری خصوصی بوده است؛ در واقع این رفتارهای بیضابطه، مستمر و اصرار به آن بیانگر اراده واقعی و صادقانه برای احقاق حق در نظام عدالت قضایی نبوده است و میتواند حاوی پیامی به شهروندان باشد که هر شخصی با هر روشی به صورت خودسرانه اقدام کند؛ این امر، نتیجهای غیر از بینظمی و آشفتگی برای جامعه نخواهد داشت.
این حقوقدان در خاتمه یادآور شد: همگان تصدیق خواهند که دود این آشفتگی به چشم همه شهروندان ایرانی خواهد رفت لذا بسیار بدیهی است باید در برابر رفتار غیرمسئولانه و اصرار به آن واکنش مناسب حقوقی و قضایی بهعمل آورد تا جلوی اضرار به عموم افراد جامعه گرفته شود.
انتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: کیان پیرفلک حمله تروریستی ایذه قوه قضائیه اغتشاشات 1401 کیان پیرفلک حمله تروریستی ایذه قوه قضائیه اغتشاشات 1401 کیان پیرفلک
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۹۷۸۲۹۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مطهری؛ مدافع کیان سیاسی قرآن کریم
این رویکرد البته در زندگی علمی و سیاسی ایشان بسیار جدی است در حدی که می توان به عنوان سیره و روش علمی و عملی از آن نام برد. با این نگاه شهید مطهری را از جنبه غیرت دینی نسبت به تعرض به ساحت سیاسی قرآن کریم نیز باید معلم و الگو برای محققان و مفسران بدانیم.
سرنخهایی از جهاد علمی استاد شهید در دفاع از کیان سیاسی قرآن و همینطور فهم صحیح از آیات سیاسی را برای نمونه در کتاب «آشنایی با قرآن» شهید مطهری میتوان گزارش کرد که محصول جلسات تفسیری ایشان است و عملاً پاسخی به برداشتهای غلط گروههای التقاطی دوران شکلگیری و عصر آغازین انقلاب اسلامی همچون برداشتهای مارکسیستی منافقان، برداشتهای سوسیالیستی افرادی چون شریعتی یا افرادی لیبرال مسلک همچون بازرگان و... است. کتابهای دیگر شهید مطهری مانند امامت و رهبری، ولاها و ولایتها، علل گرایش به مادیگری و... نیز همگی در چنین فضایی قابل معرفیاند.
مبارزه با برداشتهای سیاسی نادرست از قرآن
ایشان در مواجهه با قرآن کریم آن را دارای یک نظام فکری جامع میداند که نظام سیاسی بخشی از آن است. برای همین ذیل آیاتی مثل خمس که دیگران نگاهی عادی به آنها دارند با رویکرد نظام اسلامی به آن مینگرد. بیان شهید مطهری را در مورد آیه انفال و خمس در جلد سوم آشنایی با قرآن ایشان ببینید: «چهره آیه انفال و آیه خمس آنچنانکه شیعه تفسیر میکند با آنچه اهل تسنن تفسیر میکند از زمین تا آسمان متفاوت است. آن طور که شیعه تفسیر میکند یک مفهوم بسیار عام و کلی مییابد و از یک نظر ارتباط پیدا میکند با نظام اقتصادی اسلام و از نظر دیگر ارتباط دارد با نظام حکومتی و سیاسی اسلامی». این بیان گویای نگاه دقیق سیاسی ایشان است.
آسیبهایی که تفسیر سیاسی قرآن با آن روبهرو است پرشمار است. مثلاً گاهی وضعیت زمانه و روزگار به گونهای است که مفسر را به سمت برداشت نادرست میکشاند. شهید مطهری با همه آنها مبازره دارد. مثلاً آسیبها را از منظر زمینههای انگیزشی و روانی و عاطفی میتوان گزارش کرد. برای نمونه گاهی «انفعال در برابر نظریات غیرقطعیِ دانش سیاسی موجود و تطبیق قرآن بر آنها»، بستر برداشتهای نادرست میشود. زمانی «ایجاد پوشش برای اهداف ضددینی» انگیزه اشخاص و مکاتب برای ارائه برداشتهای سیاسی نادرست از قرآن است، به گونهای که قرآن را مؤید نگاههای مکاتب و آرای آنها مینمایاند و موجب ظهور برداشتهای التقاطی از قرآن در حوزه حیات سیاسی میشود که شهید مطهری از جمله مبارزان با این رویکرد مخرب شمرده میشود.
خروشهای علمی، اوج بصیرت سیاسی
یکی از معضلات جدی که استاد شهید با آن روبهرو بود مسئله التقاط بود. ما در این دوران با بسترسازیِ «رویکرد التقاطی» برای آسیب دیدن برداشتهای سیاسی مواجه بودیم. میدانید که التقاط عنوان عامی است که گروههای متعددی ذیل آن گرد میآیند از جمله: ۱- گروههایی که برداشتهای کارکردگرایانه و جامعه گرایانه و سوسیالیستی از قرآن دارند. ۲- گروههایی که نگرش متأثر از معرفتشناسی غربی دارند.
طرفداران رویکرد مارکسیستی و سوسیالیستی، قرآن و دیگر متون اسلامی را ابزار و متنِ انقلابی (مارکسیستی، سوسیالیستی) میدانستند. از این جریانها در ادبیات شهید مطهری با عنوان «ماتریالیسم اغفال شده یا منافق» یاد میشود. بیان ایشان چنین است.
«ماتریالیسم در ایران در یکی دو سال اخیر به نیرنگ تازهای بس خطرناکتر از تحریف شخصیتها دست زده است و آن تحریف آیات قرآن کریم وتفسیرهای مادی محتوای آیات با حفظ پوشش ظاهری الفاظ است». این دست خروشهای علمی، اوج بصیرت سیاسی در عرصه تفسیری استاد را نمایان میکند و البته ادامه همین هوشیاری و آگاهیها بود که استاد را به افتخار شهادت رساند.
از مبارزه استاد با انحراف برداشتها از قرآن در مورد این جریان نمونههای بسیاری نقل شده است. یکی از آنها مربوط به مواجهه علمی استاد شهید با دکتر شریعتی است. ایشان روش فهم قرآن توسط شریعتی را آسیب دیده میدانست. البته در بحث روشنفکری دینی، شریعتی از افراد مؤثر در رویکرد علمی اجتماعی است. وی در فهم مفاهیم قرآن از روشهای «ساختارشناسی اجتماعی» و مبتنی بر دیدگاهای جامعهشناسی تأثیر پذیرفته بود و برداشتهایی تفسیری در چارچوب فضای اندیشگی جامعهشناسی غربی ارائه میکرد. نگرش طبقاتی با محوریت غنی و فقیر و تفسیر تضادهای اجتماعی و دینی بر این مبنا در آثار شریعتی حضور پررنگی دارد و البته شهید مطهری آن را نقد میکند و معتقد است گرایش فقرا و محرومان به پیامبران و رویارویی با اغنیا را نباید با تحلیل طبقاتی توجیه کرد. همچنان که همه مؤمنان و موحدان و انقلابگران توحیدی از طبقه مستضعف نبودند و پیامبران، فطرتهای ناآلوده یا کم آلوده را از طبقات استضعافگر شکار میکردند و آنها را علیه خودشان (توبه) یا علیه طبقهشان (انقلاب) برمیشوراندند، همه طبقه مستضعف نیز در زمره مؤمنان و انقلابگران توحیدی نبودند. از نظر وی قرآن صحنههای مختلفی میآورد که گروههایی از مستضعفان را محکوم و داخل تیپ کافران و مشمولان عذاب الهی معرفی میکند.
منبع: روزنامه قدس